شش اشتباه بزرگ که زنان در رابطه با مردان مرتکب می شوند.

 

 

۱ـ  زنان در حق مردان مادری کرده و با آنان به مانند بچه رفتار می کنند.

۲ـ  زنان خود و ارزشهایشان را زیر پا گذاشته، و در مقایسه با مردان خودشان را در مقام دوم قرار می دهند.

۳ـ  زن ها عاشق قدرت یک مرد می شوند.

۴ـ  استعدادها و توانایی های خود را دست کم گرفته و یا گاهی اوقات آن را مخفی می کنند.

۵ـ  زنان از موضع ضعف برخورد می کنند.

۶ـ  زنان هنگامی که نیازهایشان را از مردها مطالبه می کنند، به مانند دختر بچه ها رفتار می کنند.

 

اینجا ما به اشتباه شماره ۱ زنان در حق مردان میپردازیم.

حوصله کنید و تا آخر این مطلب را بخوانید.

اشتباه شماره ۱:  زنان در حق مردان مادری کرده و با آنها به مانند بچه رفتار می کنند.

آیا هرگز چنین مواردی را به همسرتان گفته اید؟؟

¤  "عزیزم کیف پولت را فراموش نکنی؟"

¤ "موقع برگشتن فراموش نکنی لباس ها را از خشک شویی بگیری"

¤ "قبض برق را پرداخت کردی؟"

¤ "یادت رفت میز رزرو کنی؟ خب اشکال نداره. خودم تلفنی این کار را برات انجام می دهم."

¤ "چند بار باید گفت این حوله های خیس را روی زمین نینداز!"

¤ "اگر با این لباس نازک بیرون بروی، حتما سرما خواهی خورد."

 

اگر شما مرتکب این اشتباه شده باشید، احتمالا پس از خواندن این جملات احساس گناه می کنید.

این اشتباه یکی از معمول ترین و مخرب ترین عادات ارتباطی شما با مردها است. به گونه ای با آنان رفتار می کنید گویی کودکی بیش نیستند و این طور فرض می کنیم که ناتوان هستند و نمی توانند از خودشان مراقبت کنند و نیاز دارند که ما زندگیشان را بگردانیم.

 

چگونه زن ها در حق مردان مادری می کنند؟

۱ـ  در حق آنان زیاده از حد مفید واقع شدن و انجام دادن کارهایی که می بایست خودشان انجام بدهند. مثلا: به دنبال کلیدش می گردیم، لباسهایش را پشت سرش جمع می کنیم، کراواتش را برایش درست کرده، موهایش را مرتب می کنیم، صبح ها قبل از آنکه به سر کار برود لباسهایش را انتخاب می کنیم، شب ها بعد از برگشتن از کار لباسهایش را از تنش در می آوریم و...

۲ـ  راه انداختن بازی های کلامی با آنان، بازی حدس بزن، جهت بیرون کشیدن اطلاعات از آنان، به او می گوییم: گرسنه ای؟ دوست داری کمی آش برایت درست کنم؟ نه؟ برایت ماهی درست کنم؟ دسر چطور؟ با یه سوپ چطوری؟ زیاد جالب به نظر نمیاد؟ خب بذار فکر کنم... با یه ساندویچ پنیری چطوری؟ اونم دوست نداری؟

۳ـ  ما معمولا چنین فرض میکنیم مردان کم حافظه بوده و یا فراموش کار هستند و اطلاعاتی که می بایست خودشان به خاطر داشته باشند را به آنها گوشزد می کنیم: یادت باشد وقتی رسیدی زنگ بزنی. یادت باشد آشغال ها را دم در بگذاری. وقت دکترت یادت نرود!

۴ـ  آن ها را نکوهش می کنیم. گویی بچه اند:  چطور می توانی بدون ژاکت بیرون بروی؟ چند بار باید بگویم قبل از اینکه بخوابی چراغ ها را خاموش کن؟ صورت حساب های برق خیلی داره بالا میره. دیشب وقتی داشتی فوتبال تماشا میکردی سه تا نوشابه و یک پیتزای بزرگ خوردی، عجیب نیست اگر دل درد گرفته باشی.

 ۵ـ  به عهده گرفتن کارهایی که فکر می کنید نمی توانند به درستی انجام دهند:  "اگر اجازه بدم برای شام فردا آنجا را رزرو کند ، میدونم مثل همیشه یه اشتباهی می کنه. یا وقت رو اشتباه میگه. یا یادش میره یه میز خوب انتخاب کنه. بنابراین همیشه خودم این کار را می کنم."  "ماه ها پیش از شوهرم خواستم یه هتل خوب تو شیکاگو پیدا کنه. اما اون فراموش کرد این کار را بکنه. حالا برنامه سفرمان سه هفته عقب افتاده و این منم که مجبورم همه ی کارها را انجام بدهم. بهتر بود از اول خودم کارها را انجام می دادم."

۶ـ  اصلاح کردن اشتباهاتشان و امر و نهی کردن به آنها: "نه عزیزم اون زن و شوهری که تو تعطیلات دیدیم اهل ویرجینیا بودند نه وست ویرجینیا" ، "عزیزم اون طور که این کلمه را در جمله به کار بردی اشتباه بود." ، "چرا به مادرت زنگ نمیزنی بگی بچه ها مریض شدن، سرت خیلی شلوغه و برای یک شنبه دیگه نمی تونیم به اون سر بزنیم."

 

چرا زن ها در حق مردها مادری می کنند؟

دارلین که بیست سال بود ازدواج کرده، چنین گفت:  هرگاه احساس می کنم از شوهرم عشق و توجه کافی دریافت نمی کنم، فورا در نقش مادر براش ظاهر میشم. غذاهای مورد علاقه اش را میپزم، کشوهاشو مرتب کرده و سعی می کنم تا آنجا که امکان داره براش مفید باشم.

پس شما به این دلیل در حق مردان زندگیتان مادری می کنید که آنها را به خود وابسته سازید.

 

راه حل:

چگونه از مادری کردن در حق مردان دست برداریم؟

در زیر راه کارهایی ارائه شده که در تغییر نقش شما از یک مادر به یک معشوق خوب برای همسرتان، مفید خواهد بود:

۱ـ  از انجام دادن کارهایی که همسرتان خودش می تواند انجام دهد پرهیز کنید. رفتار مادرانه داشتن در حق همسرتان به مانند اعتیاد است. همان طور که در مورد تمامی اعتیادها صدق می کند و تنها راه نجات، ترک کردن است. این بدان معناست که وقتی همسرتان می پرسد، کلیدهایم کجاست؟ به او بگویید: نمی دانم. اجازه دهید خودش دنبال آنها بگردد. هنگامی که برای مناسبت ویژه ای می خواهد خودش لباسش را انتخاب کند، نگویید که می بایست کدام لباس را بپوشد. هنگامی که لباس هایش را روی زمین می اندازد، آنها را برایش جمع نکنید.

چنانچه همسرتان عادت دارد کارهایش را برایش انجام دهید، ممکن است کمی طول بکشد تا خودش را با این رفتار جدید وفق بدهد. در ابتدا امکان دارد برایش مشکل باشد. ممکن است یاس و سرخوردگی هایش را تحمل کنی، چرا که مدتی طول خواهد کشید تا کارهایی را که سال ها برای خودش انجام نداده انجام بدهد. اگر زندگیتان گیج کننده تر و مغشوش تر به نظر آمد تعجب نکنید. (لازم به ذکر است این جور مواقع سست نشوید و عقب نکشید، همچنان استوار و محکم باشید.)

امکان دارد در ابتدا به مهمانی ها دیرتر برسید، چرا که او نمی تواند کلیدهایش را بیابد، حتی ممکن است در حالی که بلوزش چروک است از خانه خارج شود. چنانچه این اتفاقات به کرات پیش آید به تدریج خواهد آموخت. زیرا خواهد دید هربار که به دنبال کلید هایش می گردد و آن ها را پیدا نمی کند، چه قدر سرخورده و مایوس می شود، لذا می آموزد هرشب آنها را در جای مخصوص بگذارد. وقتی دیگران به او بگویند لباسش چروک و نامنظم است، لذا می آموزد از این به بعد قبل از خارج شدن از خانه خودش را وارسی کند.به

عبارت دیگر بزرگ شده و یاد می گیرد چگونه از خودش مراقبت کند.

البته این بدان معنا نیست که چنانچه همسرتان پرسید: کلیدهایش کجاست؟ شما جواب دهید: "خودت پیداش کن، من که مادر تو نیستم!"

حتی در اینجا توصیه ام این است که می بایست در حق همسرتان مهربان و حمایتگر نباشید، بلکه هدف صرفا بدین معناست که چگونه بیشتر به مانند یک همسر و معشوق و کمتر به مانند یک مادر با او رفتار کنید.

 

۲ـ  با نامزد یا همسرتان به مانند شخصی لایق، دانا، توانا و قابل اعتماد رفتار کنید. اطلاعاتی که خودش می بایست به خاطر داشته باشد را به او یادآوری نکنید. سعی نکنید به جایش فکر کنید و یا تقویمش باشید. بلکه به گونه ای رفتار کنید که دریابد بزرگسالی فهمیده و توانا است که شما همیشه می توانید روی او حساب کنید. به خاطر داشته باشید از آنجا که مدت ها در حقش مادری می کردید و برنامه هایش را ترتیب می دادید، کمی تنبل شده است. به طرزی ناخودآگاه ممکن است در به خاطر سپردن قرار ملاقات ها و مسئولیت هایش به شما تکیه کند. بنابراین طبیعی است هنگامی که از این کار دست می کشید، بعضی از کارهایش را فراموش کند. مثلا برخی از صورت حساب ها را نپردازد و یا اینکه آشغال ها را هر شب دم در نگذارد. در اینجور مواقع سرزنشش نکرده و از او انتقاد نکنید، بلکه با یاس او همدردی کرده و به دنبال کار خود بروید.

به عنوان مثال فرض کنید همسرتان روز ۵شنبه یک وقت برای دندانپزشکی دارد. صبح هنگامی که می خواهد سرکار برود، بدون اینکه چیزی بگویید با او خداحافظی کنید. عصر هنگامی که به خانه باز می گردد، می گوید: "خیلی از دست خودم عصبانی ام، منشی دکتر به محل کارم تلفن کرد و گفت: برای امروز وقت دکتر داشتی، به کلی فراموش کرده بودم."  در این موقع به او بگویید: اوه عزیزم، خیلی بد شد. اما مسئله ای نیست، مطمئنم دوباره میتونی یه وقت جدید بگیری. هنگامی که به دفعات کافی این قرار ملاقات ها فراموش شود، همسرتان به طور طبیعی می آموزدکه چگونه برنامه هایش را به خاطر بسپارد.

 

۳ـ آنگونه که مادرها با بچه هایشان صحبت می کنند با او صحبت نکنید. به خودتان  قول بدهید با نامزد یا همسرتان طوری صحبت نکنید گویی او یک پسربچه ی پنج ساله است. این یعنی اصلا او را نکوهش نکنید. اشکالی ندارد اگر بگویید از دستش عصبانی یا ناراحت هستید، اما این کار را به گونه ای که یک بزرگسال با بزرگسال دیگر انجام می دهد، انجام دهید. نه مثل یک مادر عصبانی که از دست پسربچه ی شیطانش به ستوه آمده است.

حرف های بچه گانه زدن چه طور؟ به عقیده ی من کمی با لحن کودکانه حرف زدن کاملا طبیعی می باشد چرا که این راهی است بسیار صمیمی برای در میان گذاشتن احساسات آسیب پذیرمان، اما چنانچه بیش از حد با نامزد یا همسرتان حرف های بچه گانه می زنید، خصوصا در رختخواب یا در حین رابطه ی جنسی، این یک مشکل محسوب می شود.

وقت آن رسیده که رفتاری بالغانه داشته باشید.

 

۴ـ  مسئولیت هایی که دوست دارید به عهده بگیرد به او واگذار کنید و چنانچه اشتباه هایی مرتکب می شود، مسئولیت ها را از او سلب نکنید. میدانم این کار برای بعضی از شماها چه قدر مشکل است. این بدان معناست که کنترل همه چیز را رها نمایید و اعتماد کنید. همه چیز به خوبی پیش خواهد رفت، حتی هنگامی که همه ی موارد آنطور که می خواستید، پیش نمی روند. به عنوان مثال همسرتان می گوید: برای شام در رستورانی میز رزرو خواهد کرد، اما وقتی برای این کار به رستوران تلفن می کند که تمام میزها قبلا رزرو شده اند. پس ساعت ۶ به شما زنگ میزند و می گوید موفق نشده میزی را رزرو کند. شما باید به او بگویید: "خیلی بد شد، من طبق قرار قبلیمان آماده ام و مطمئنم که میتونی یک جای دیگه پیدا کنی. ساعت ۸ می بینمت. خداحافظ."  همسرتان از اینکه در رزرو میز شکست خورده، احساس حماقت خواهد کرد، اما از اینکه سرزنشش نکرده اید از شما ممنون شده و بار دیگر که قرار است جای دیگری بروید، این موضوع را هرگز فراموش نخواهد کرد.

هشدار:  ممکن است هنگامی که همه ی موارد بد پیش می رود، وسوسه شوید دخالت کرده و کنترل اوضاع را دوباره خودتان به دست بگیرید.

به عنوان مثال:  موسم تعطیلات نزدیک شده و می دانید همسرتان هیچ گونه اقدامی برای تهیه ی جا انجام نداده و یا نامزدتان موقع درست کردن لازانیا بیش از حد سس استفاده می کند، در حالی که مطمئن هستید این مقدار سس غذا را بدمزه خواهد کرد.

هرگز وسوسه نشوید او را نجات دهید.

به او اجازه دهید اشتباه کند و عواقب آن را بپذیرد. زیرا تنها از این راه می تواند بیاموزد که کارها را بدرستی انجام دهد.

 

۵ـ  از رفتارهای مادرگونه ی خود لیستی تهیه کنید. کمی بنشینید و از تمامی عادت هایی که در روابطتان نقش مادرانه داشته، لیستی تهیه کنید. چند هفته مراقب اعمال و رفتارتان باشید. هروقت مچ خودتان را گرفتید، مواردی به یادداشت ها اضافه کنید. چنانچه شهامت دارید از نامزد یا همسرتان هم بپرسید و مواردی که او نیز به آن ها اشاره می کند را به آن ها اضافه کنید. اگر لیست شما طولانی از آب در آمد، تعجب نکنید "اولین قدم در تغییر رفتارهای خود، آگاه شدن از آنها است."

 

۶ـ  با نامزد یا همسرتان درباره ی اینکه چگونه مادر و پسر بازی راه انداخته بودید صحبت کنید. با همکاری هم مانند یک تیم، در جهت خلق رابطه ای بالغ گونه، بزرگسالانه تلاش کنید.

سپس با یکدیگر به توافق هایی برسید که به شما در جهت خلق رابطه ای بالغ گونه کمک کند.

 

۷ـ پشتکار داشته باشید و در تعقیب روش های جدید و برحذر بودن از اشتباه های گذشته، ثابت قدم باشید. به تعهدات خود عمل کنید و نگران عواقب آن نیز نباشید. بع عنوان مثال چنانچه توافق کرده اید، بعد از حمام کردن شوهرتان پشت سرش حمام را تمیز نکنید و لباس هایش را جمع و جور ننمایید، اما چند هفته بعد اگر دیدید تعدادی لباس کثیف کف حمام است و شوهرتان حوله و لباس تمیز دیگری ندارد، همچنان بر سر قول خود بمانید و به لباس هایش دست نزنید. صبر کنید خودش متوجه شود حوله و لباس تمیز دیگری ندارد. بگویید حوله و لباس هایش کف حمام ، آن جایی است که آنها را رها کرده بود. ممکن است از این موضوع خیلی ناراحت و عصبی شود، اما پیامتان را خواهد گرفت. چنانچه به خاطر بهداشت و رعایت نظم و انضباط شخصی تسلیم شوید، همسرتان تعهد شما را جدی نگرفته و به تعهدات خود نیز عمل نخواهد کرد.

 

به خاطر داشته باشید کنار گذاشتن این عادت ها چندان هم ساده نیست. چنانچه موفق شوید این عادت ها را کنار بگذارید، احساس زنانگی بیشتری خواهید کرد و همسرتان نیز احساس مردانگی بیشتری خواهد کرد.

 

 

برگرفته از کتاب رازهایی درباره ی مردان

نوشته ی دکتر باربارا دی آنجلیس

ترجمه: هادی ابراهیمی